یا اَیُّهَا اَلعَزیز
11 اسفند 1402
برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریهی چشم انتظارها
از یک خروش نالهی عشاق کوی تو
حاجت روا شوند هزاران هزارها
یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها
از درد بی حساب فقط داد میزنم
آیا نمیرسند به تو این هوارها؟
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها
باید برای دیدن تو “مهزیار” شد
یعنی گذشتن از همگان “محض یار” ها
یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاد بارها
شب ها بدون آمدنت صبح می شوند
برگرد ای توسل شب زنده دارها
این دستها به لطف تو، ظرف گداییاند
یا ایها العزیز تمام ندارها
شاعر: علی اکبر لطیفیان